محبوب ِ من تُ را می
خواهمت ، چنان آزادی ، چنان صدای مستِ باران بر بام شیروانی ، میخواهم تُ را چنان پرتوی نور که میتابد بر پیکرِ هر تاریکی ، میخواهمت چنان رقصِ ابر و موسیقیهای رعد که میتازند بر کوهساران ، مقتدر ، شگرف ، پربار و جنونآمیز . میخواهم تُ را چنان شکوفه برای گیاه ، آب و هوا و غذا . میخواهمت مثل شبنم که در بامداد فرود میآید بر تنِ سرزمین دلم . تُ را من میخواهم چنان دشت که علف را میبوسد ، چنان علف که آب و آفتاب را ، چنان وزش باد بر موی از صدایت می بوسمــ ت را...
ما را در سایت از صدایت می بوسمــ ت را دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : bahaar161354 بازدید : 65 تاريخ : سه شنبه 29 آذر 1401 ساعت: 19:56