محبوبِ من چگونه مىخواهی من را ساده دوست داشته باشی ؟ من که ساعتها با گلِ ساعتیه پیچیده دور ستون کافه ، حرف میزنم ! من که برای برگ سهواً کنده شده از درخت ، غصهمیخورم ! من که میتونم برای هر رنگ لباست ، یك شعر بلند بنویسم ! من که میرم پای پنجره و به خورشید میگم ، امروز مراعات کنه که صورتت نسوزه ! من که میتونم تو چشمات نگاه کنم و غمهات رو سرازیر کنم توی تنِ خودم ! من که مسیرم رو برای مورچهای که یه گندم روی کمرشه ، کج میکنم ! چگونه میخواهی ساده, ...ادامه مطلب