مرا بخاطرت بسپار که پروانه وار دورِ دلت گشتهام. مرا که از جان بیشتر خواستمت . که رگِ خوابم در دستهای پر مهرِ توست . که همچون خونی ، در شریانِ
دوست داشتنم جاری . مرا که هنوز و همیشه در سرم هوایِ دیدن توست . که نخواستنت را بلد نشده ام . که حالِ خرابم ، از پاییز خرابتر است و از شب ، تارتر . مرا به خاطرت بسپار چه شبها من وآسمان تا دم صبح سرودیم نم نم تُ را دوست
دارم نه خطی ، نه خالی نه خواب و خیالی من اے حس
مبهم تُ را دوست دارم سلامی صمیمی تَر از غم از صدایت می بوسمــ ت را...
ما را در سایت از صدایت می بوسمــ ت را دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : bahaar161354 بازدید : 53 تاريخ : سه شنبه 29 آذر 1401 ساعت: 19:56