آقا جان قلمم از تو می نویسد و در بیان شرح عاشقانه های قلبم ، زخمه بر دفتر احساسم می زند ، که هر واژه اش ، مثنویی می شود در وصف چشمان تو ، چشمان ت که دوستشان دارم و در آن دیدگان زیباست که شور عشق را به تماشا می نشینم . آن نگاهی که کتابی می شود ، نخوانده . که پُر است از اسرارِ سکوتی مبهم . وقتی از تو می سرایم ، پر می شوم از نوای عشق ، لبریز می شوم از ترانه های شوق ، مست می شوم از عاشقانه های خاص . زمزمه می کنم تو را به وقت تنهایی ، می سپارم روح خسته ام را ،, ...ادامه مطلب